
«نادیده گرفتن درد، بدترش میکند»
دوستی داشتم که وقتی از کسی ناراحت میشد یا چیزی اذیتش میکرد سعی میکرد خودش را با چیز دیگهای سرگرم کنه تا احساس عصبانیت یا رنجش را فراموش کنه.
گاهی فرار کردن از درد، ایدهی خوبی نیست.
ممکن است مسکن باشد اما درمان نیست.
در لحظه آرام میشوی اما زخمی بر روحت ماندگار میشود.
خیلی از مشکلاتی که روزی به بلایی تبدیل میشود،اول سنگریزهای کوچک بودند که کمکم در سراشیبی رها شده و باعث ریزش کوهی میشوند.
اگر همان موقع که دردی، کوچک است با «گفتگو»حلش کنیم ،روزی شرارههایش از میان خاکستر سر برنمیآورد تا ما را بسوزاند.
هرچند دردهایی هست که هیچ کلمهای مرهمی برایش نیست،اما باید گاهی بر درد نیشتر بزنی تا چرکابههایش خارج شوند،نه اینکه انباشته شوند
و
روزی آماسی بزرگ بر روانت باشند که
با هر اشارهای به اشک،آه،حسرت یا فریاد تبدیل شوند.
دردها، شراب نیستند که کهنهشان گرانبهاتر باشد.
تا وقت هست،دردهایتان را رفوکنید.