کلمات، قدرتِ آفرینش ما هستند. ما با کلمات دنیا را خلق میکنیم و سرنوشت را میسازیم.
کلمات در دامن ما به دنیا میآیند، رشد میکنند، بالغ میشوند و حتی گاهی پیر و از کارافتاده.
کلمات از قدرتی که ما به جانشان تزریق میکنیم، پرورده میشوند.
گاهی به لطافت دیبا، گاهی به ضمختیِ فولاد. گاهی برانگیزاننده، گاهی بازدارنده.
گاهی بشیرند، گاهی سفیر تحذیر.
کلمات را هر چقدر شفافتر ادا کنیم یا به قول قدیمیها از ته دل گفته شود، چه بار مثبت داشته باشند چه منفی، قدرت بیشتری میگیرند. شاید به همین دلیل است که دعای شکسته دل، به سرعت اجابت میشود و دعای خالص مادر بیدرنگ، به جان مینشیند.
زبانِ وجود را باید تربیت کرد تا در آفرینشِ کلمات، خلاق باشد. کلمات در هر ذهنی، هر زبانی و هر تفکری منحصربفرد آفریده میشوند.
هر کسی ذهن خود را برای نوع خاصی از کلام آماده کرده است و بذر مخصوص تفکرش را در آن میکارد و همان را در اطرافشمیپراکند و به همین دلیل انسانها انرژی مثبت یا منفی از خود ساطع می کنند.
کلمات ابزار ما برای بودن و ماندن هستند. ما خود را با واژهها تعریف میکنیم.
کلمات همان اکسیر جاودانگی هستند و هر انسانِ مختار، میتواند با کلام خود میرا و نامیرا بودن خود را رقم بزند.