سپیدی در میان سیاهی

امروز در خلوتیِ فضای شرکت به دلیل ویروس تاجدار، با همکارم از هر دری سخن می‌گفتیم. از نحوه‌ی درس خواندن آنلاین، گرانی اجناس، ترس کودکان و فضای نابسامان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی. سرانجام همکارم گفت هر طرف را که نگاه می‌کنم، می‌بینم دنیا در منحط‌ترین حالت خودش قرار دارد. همه چیز رو به سقوط […]

امروز در خلوتیِ فضای شرکت به دلیل ویروس تاجدار، با همکارم از هر دری سخن می‌گفتیم. از نحوه‌ی درس خواندن آنلاین، گرانی اجناس، ترس کودکان و فضای نابسامان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی. سرانجام همکارم گفت هر طرف را که نگاه می‌کنم، می‌بینم دنیا در منحط‌ترین حالت خودش قرار دارد. همه چیز رو به سقوط است. دیگر آدم امیدی به انجام هیچ کاری ندارد.

بعد گفت:« شما اینجوری فکر نمی‌کنید؟»

گفتم:« نه واقعا! با اینکه همه چیز به نظر تیره می‌آید ولی من برای آینده روشنی می‌بینم.»

بعد با خودم فکر کردم که چطور این تفکر در من وجود دارد. در حالی که واقعیتهایی که اتفاق می‌افتد یا در جریان است، حامل اخبار منفی هستند. به نظر همه‌ی دنیا را سیاهی گرفته است.

متوجه شدم که مهم‌ترین نکته این است که من برنامه‌هایی دارم و برای انجام آنها کارهایی انجام می‌دهم که به من جهت می‌دهد. حتی اجازه نمی‌دهد که ترس از آینده و مشکلات حاضر یا احتمالی، سد راهم شود.

من برای ادامه انگیزه دارم چون تعهداتم به خودم و جهان خودم را جدی گرفتم و در پی به ثمر رساندن آنها هستم.

شاید هم یکی از مهم‌ترین یاری دهنده‌ها این است که به سروصدای ذهنم، گوش نمی‌دهم. اجازه می‌دهم هرطور که دوست دارد هیاهو به پا کند، حرف بزند، انتقاد کند، کاسه و کوزه ها را بهم بریزد تا خالی شود.

آن وقت من کار شیرین خودم را انجام می‌دهم.

کاری که به من انرژی افزون می‌بخشد. جانم را به تصویر می‌کشد و صدایش از بالاترین صدای ذهنم، بلندتر است.

برای دوام آوردن و اداره بهتر زندگی باید ذهن خود را کنترل کنید. سپس کاری را انجام دهید که بسیار دوست می‌دارید.

به نظر می‌رسد اکثر افراد عاصی و خسته که مدام در حال غر زدن و ناامیدکردن خود و دیگران هستند، خود را حذف کرده‌اند و ذهن را به میدان فرستاده‌اند تا برای خودش جولان بدهد و کاری به کارشان نداشته باشد.

به سرتاسر تاریخ که نگاه می‌کنی، می‌توانی هر دوره از تاریخ را منحط‌ترین قسمت از جهان هستی بیابی اما در همان دوران‌ها همیشه شکوفایی اتفاق افتاده و آثار ارزشمندی در زمینه‌های مختلف هنر و صنعت و تفکر شکل گرفته است. بنابراین نمی‌توان منتظر باز ایستادن دنیا شد. باید خود منجی خویش باشی تا همان قدم کوچک که فقط مختص تو است را برداری تا ذره‌ای از جهان، جای بهتری شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و پشتیبانی : آسان پرداز