مدتها بود که به دنبال راهی بودم تا میزان بازدهی خود را بالا ببرم. مشغلههای روزانه مانع از این میشد که وقت مفیدی را برای نوشتن کنار بگذارم. رسیدگی به امور خانه و بچهها و کار خارج از خانه، انرژی و زمان زیادی از روز را به خود اختصاص میداد. سرانجام بعد از کلی مطالعه و تحقیق در احوال افراد موفق، متوجه شدم که یک عامل مشترک در همه افراد وجود دارد: سحرخیزی
تصمیم خود را گرفتم باید سحرخیزی را سرلوحه کار خود میکردم. بارها تلاش کردم تا بتوانم سرحال و بانشاط روز خود را شروع کنم. اما هر بار شکست خوردم. روشهای مختلفی مانند بلافاصله آب خوردن، استفاده از نرمافزارهای ریاضی بجای آلارم ساعت، مسواک زدن و از این قبیل کارها را امتحان کردم. فقط یک یا دو روز انگیزه و قدرت بیداری را داشتم. اما بعد دوباره به حالت اول درمیآمدم.
سحرخیزی همیشه مشغله ذهنی من بود تا اینکه روزی با خودم گفتم اصلا برای انجام چه کاری باید زود بیدار شوم؟ تازه فهمیدم که هدف خود را مشخص نکردم. در واقع چون هدف نهایی مشخص نبود، هرچه قدر هم برنامهریزی انجام میدادم فقط تا دو سه روز انرژی را در من زنده نگه میداشت.
بنابراین این بار هدف خود را مشخص کردم و برای سحرخیزیام یک معنای مناسب پیدا کردم. به این ترتیب زندگی تازهای را شروع کردم.
در واقع سحرخیزی این امکان را به انسان میدهد که زمان بیشتری برای انجام کار مورد علاقه خود داشته باشید. هنگام سحر و قبل از طلوع آفتاب، میزان ارتباط قسمت ناخودآگاه ذهن بسیار فعال میشود و ارتباط عجیبی با کائنات و هستی برقرار میشود. بنابراین بازدهی بیشتر و میزان شعف بالاتری خواهیم داشت.
به این ترتیب میتوانیم با تقویت روحی و جسمی خود مثل خوردن صبحانه مناسب، سطح انرژی خود را بالا میبریم و عملکرد حافظه خود را بیشتر میکنیم.