در سوگ او
شاید گناه از من بود. از من که طاقت درد تو را نداشتم. از دل من که میخواست لمس کند عمق درد جانکاهی را که نمیدانستم تا کجای وجودت، ریشه دارد. تو اما انتظار امید داشتی. از من. چه انتظار بیهودهای. من دیگر به راههای جدید مایل نبودم. به دنبال رنگها و بوهای تازه در […]
آخرین دیدگاهها