کلمه، جادوست.
انسان میتواند با کلام افسونگری کند. همین وجه تمایز انسان با موجودات دیگر است. قدرت انسان نه در میان ثروت خلاصه میشود، نه مقام و منصب؛ قدرت انسان در میان کلامی است که جاری میکند.
او میتواند با کلام، محیط و اطرافیان را از فرش به عرش ببرد و یا همانند افعی آنقدر سم بپاشد که هوا مسموم و غیر قابل تنفس شود.
کلمه و در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و خداوند کلمه را به انسان سپرد تا براحتی مقصود خود را بیان کند.
کلمات در اختیار انسان همانند موم ورزیده میشوند.
گاهی همانند طراوت گل ،لطیف بود و شعر شد…
گاهی به گرمای محبت آغشته بود و مرهم شد…
زمانی بر بال منطق نشست و پند شد…..
یا
گاهی مانند تیغ شمشیر بود و زخم شد….
هنگامی بسان سنگ بر شفافیت شیشه نشست و درد شد….
زمانی به تندی باد آمد و خشم شد…..
گاهی بر تنگی دل فرود آمد و اشک شد ….
اما
آن هنگام که به اوج غم و شادی رسید ،بی قدر ماند
و
سکوت شد ……