پرسید: اگر میتوانستی کلمه ای را از فرهنگ لغت حذف کنی،آن چه کلمه ای بود؟
سوال چالش برانگیز و سختی بود.همه کلمات هجوم آوردن به ذهنم انگار آنها راضی تر به حذف شدن ،بودن.
ابتدا فکر کردم اوه خیلی واژه ها را می توان حذف کرد
مثل “جنگ”
اگر جنگ نبود ویرانه ای هم نبود ؛دلهای منتظری هم نبود ؛اشکهایی از دلهای سوخته ای هم نبود ؛انتظارهای بی پایانی هم نبود؛ ……..
اما بعد از کمی تامل دیدم واژه جنگ معنای طرف تری دارد که فقط در این وادی نمی گنجد
اگر در درون انسان جنگنباشد دیگر اشرف بودن به کجای کارش می آید.
بعد به واژه “آزادی “فکر کردم .دروغ بزرگی که سیاست مداران برای رسیدن به اهداف خود ،آن را دستمایه مردمان می کنند و در آخر میرسند به هیچ
اما آزادی هم واژه سنگینی بود که معنایی عمیق تر را به دنبال خود می کشید.
“مرگ”واژه بعدی بود که نفس زنان از راه رسید و می خواست بی هیچ وارسی حذف شود
اگر مرگ نبود شاید ترس هم نبود و انسانها آزادانه تر می زیستند
اما طرف دیگر “زندگی”بود که بی مرگ ،بی ارزش میشد ؛معنایش را از دست میداد و شیرینی اش را به باد میداد.
واژه ها از پی هم می آمدند و من برای بودن هر کدام دلیلی می یافتم و کم کم فهمیدم هیچ واژه ای نیست که بتواند نباشد
هر کدام معنایی داشتند و حقیقتی را نشان میدهند که در میانشان کوچک میشوی آب میشوی و قدرتشان را میابی
اما یک واژه را دوست نداشتم هر چه کرد هم نتوانست دلیل ماندنش را توجیه کند “خیانت”
اگر خیانت نبود شاید هستی جور دیگری ایجاد میشد .
میدانم اگر نباشد خیلی کلمه ها معنای خود را از دست میدهند اما انتخاب من همین بود
با تمام عهد و عیالش هر چه کرد نظرم را برنگرداند
خیانت در امانت
خیانت در وظیفه
خیانت به عشق
خیانت به خود
خیانت به اعتقاد
خیانت به هستی
خیانت به قول
خیانت به معرفت
خیانت به زندگی
خیانت به دوست
خیانت به …..
.
.
.
.
بلهکلمه منتخب من برای رفتن «خیانت »است
عالی👏👌
ممنون از نگاه شما
کلمه ی شما چه میتوانست باشد؟