امروز در صحبتهای آقای مجتبی شکوری موضوعی مطرح شد که بسیار قابل تامل و جذاب بود. موضوع دربارهی خصوصیت اصلی یک شخصیت بود. به این صورت که یک آدم آشنایی را که بسیار به او نزدیک هستید را با یک خصوصیت خاص تعریف کنید تا دیگران براحتی بتوانند او را تشخیص دهند. خصوصیتی که فقط مخصوص آن شخص است نه مشخصات ظاهری.
اول در مورد خودم بسیار فکر کردم که چه خصوصیت بارزی دارم که قابل شناسایی برای دیگران باشد. خصوصیات مختلفی به ذهنم رسید. اما «سکوت» به نظرم مهمترین خصیصه من است. البته نه همیشه به معنای خوب. گاهی برای عصبانیت، ناراحتی، بغض، انتظار پاسخگویی از دیگران و شرایطی که باید صحبت کرد یا احساسات خود را بیان کرد، سکوت به میدان میآید. بنابراین میتوان گفت امضای شخصیت من با سکوت تعریف میشود.
اما در مورد اطرافیانم که فکر کردم کم و بیش میدانستم که افراد نزدیک به من چه خصیصهی جالبی دارند. دلیل این آگاهی این بود که چندی قبل به این موضوع فکر کرده بودم و نام هرکس را با همان خصوصیت بارزش در گوشیم ذخیره کرده بودم. هر وقت هر کدامشان تماس برقرار کند یا پیامی بفرستد، ابتدا نامش را که مزین به خصلتش است میبینم. این موضوع سبب شده است که اطرافیانم را همانطور ببینم که هستند. اگر روزی به دلیل شرایط وارده رفتاری نامتعارف داشته باشند، در ذهنم همان اصل شخصیتشان باقی بماند و تعریف شود.
این خصوصیت اصلی یا امضای شخصیتی میتواند معنای زندگیِ یک شخص را تعریف کند. معنای زندگی ابعاد پیچیدهای دارد و میتواند بسیار گسترده یا محدود باشد. هر کس توی این دنیا برای انجام کاری آمده است. این کار که برای هر کس منحصر بفرد است میتواند معنایی برای زندگی باشد. همه انسانها برای چیز خاصی در زندگی تلاش میکنند.
برای هر کس معنای متفاوتی وجود دارد. کسی خود را وقف آموزش میکند. یکی پرورش دهندهی بچههایش است تا آنها هم زنجیره را ادامه دهند. دیگری وقف هنر میشود.
مخلص کلام این است که معنا به زندگی جهت میدهد. اگر معنای زندگی خود را بیابیم براحتی میتوان حس و حال خود را با هر شرایطی که پیش میآید، وفق دهیم و راحتتر آنها را بپذیریم.