
دیر آمدی
دیر آمدی، آنقدر دیر که دیگر چیزی از من نمانده تمام اندوه نبودنت را بلعیدهام خالی شدم،خاموش و تهی دیگر رمقی نمانده اما هنوز حاتمم، توانی هست برای بخشیدن؛ با انکه هزار شب بی خوابی از تو طلب دارم!
دیر آمدی، آنقدر دیر که دیگر چیزی از من نمانده تمام اندوه نبودنت را بلعیدهام خالی شدم،خاموش و تهی دیگر رمقی نمانده اما هنوز حاتمم، توانی هست برای بخشیدن؛ با انکه هزار شب بی خوابی از تو طلب دارم!
دیر آمدی،
آنقدر دیر که دیگر چیزی از من نمانده
تمام اندوه نبودنت را بلعیدهام
خالی شدم،خاموش و تهی
دیگر رمقی نمانده
اما هنوز حاتمم،
توانی هست برای بخشیدن؛
با انکه هزار شب بی خوابی از تو طلب دارم!