ما انسانها

آدمها با دردهایشان برای ما آشنا و عزیز می‌شوند. نمی‌دانم این تصور فقط برای ما که تربیت شده‌ی فرهنگ ایرانی هستیم، وجود دارد یا یک واقعیت انسانی است. حقیقتش را بخواهی من معتقدم ما ایرانی‌ها هنوز به ویژگی‌های انسانی، پایبندیم. خصوصیاتی که به نظر می‌آید در اکثر جوامع پیشرفتهکه ساختار ماشینی پیدا کرده‌اند، دیده نمی‌شود. […]

آدمها با دردهایشان برای ما آشنا و عزیز می‌شوند.

نمی‌دانم این تصور فقط برای ما که تربیت شده‌ی فرهنگ ایرانی هستیم، وجود دارد یا یک واقعیت انسانی است.

حقیقتش را بخواهی من معتقدم ما ایرانی‌ها هنوز به ویژگی‌های انسانی، پایبندیم. خصوصیاتی که به نظر می‌آید در اکثر جوامع پیشرفتهکه ساختار ماشینی پیدا کرده‌اند، دیده نمی‌شود.

در بین ما هنوز هم هستند آدم‌هایی که به هم گوش می‌دهند و باری را از دوش و دل دیگری برمی‌دارند.

به خاطر پسرم، کتابها و جلسات روانشناسی نوین را زیاد خوانده و دیده‌ام. با راهکارها و روش‌هایی زیادی آشنا شدم که گاها بسیار همکاربردی بودند اما چیزی که مرا نسبت به آن، دلسرد کرد، نوع رفتار به سمت استقلال بیش از حد فردی و به زبان ساده‌تر خودبینی وخودخواهی صرف بود.

در آن آموزه‌ها ظاهرا اصرار بر عدم وابستگی است که در جای خودش بسیار هم ارزشمند است اما متوجه شدم نتیجه درازمدتش،خودمحوری است و نادیده گرفتن اطرافیان است.

ممکن است این اعتقاد از روحیه شرقی من نشات گرفته باشد و شاید قدیمی به نظر برسد اما معتقدم که به ویژگی‌های انسانی نزدیکتراست و شاید تنها بازمانده از انسانیت قبل از تبدیل شدنمان به ماشین و آدم آهنی بودن است.

انسانها برای من هر کدام یک جهان هستند که گاهی مجوز ورود به سرزمینشان را دریافت می‌کنم. بعضی فقط تا محدوده دروازه اصلیو برخی اجازه‌ی ورود به جاهای عمیق‌تری می‌دهند.

انسانها برای هم رهگذرند تا اینکه لب به سخن بگویند. ما با دردهایمان ارزشمندتر می‌شویم برای هم.

کاش بیشتر همدیگر را بشنویم و بفهمیم و قضاوت نکنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و پشتیبانی : آسان پرداز